شعر در مورد تیر اندازی
شعر در مورد تیر اندازی
شعر در مورد تیر اندازی ,شعر درباره تیر اندازی,شعر برای تیر اندازی,شعر در باره تیر اندازی,شعر با تیر اندازی,شعر درمورد تیر اندازی,شعر با کلمه تیر اندازی,شعر با کلمه ی تیر اندازی,شعری در مورد تیر اندازی,شعری درباره تیر اندازی,شعر درباره ی تیر اندازی,شعر کودکانه در مورد تیر اندازی,شعر مفهومی در مورد تیر اندازی,شعرهای کودکانه در مورد تیر اندازی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تیر اندازی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
خم ابروی تو در صنعت تیراندازی
برده از دست هر آن کس که کمانی دارد
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
شعر در مورد تیر اندازی
تیراندازی بحکم او را بدید
پس ز خوف او کمان را در کشید
تا زند تیری سوارش بانگ زد
من ضعیفم گرچه زفتستم جسد
شعر درباره تیر اندازی
تو غمزه غمازی از تیر سپر سازی
چون تیر تو اندازی پس من چه سپر گیرم
زیر و زبر عشقم شمس الحق تبریز است
جان را ز پی عشقش من زیر و زبر گیرم
شعر برای تیر اندازی
آنجا که تو تیر غمزه اندازی
آفاق بر آهنین سپر خندد
و آنجا که من از جگر کشم آهی
عشاق بر آتش سقر خندد
شعر در باره تیر اندازی
آتش اندر کشور اندازی و می سوزی همی
باز لاف از آبروی صاحب کشور زنی
از هوای آدمیت سینه را معزول کن
گرد همت گرد تا بر اوج گردون پر زنی
شعر با تیر اندازی
دردی که ز تو به حاصلم می آید
دور از رویت دل گسلم می آید
تیر مژه از کمان ابرو آخر چند
اندازی که بر دلم می آید
شعر درمورد تیر اندازی
ازان خوانند آرش را کمانگیر
که از ساری به مرو انداخت یک تیر
تو اندازی به جان من ز گوراب
همی هر ساعتی صد تیر پرتاب
شعر با کلمه تیر اندازی
من خورم تیر نظر گرچه به غیر اندازی
التفات غلط انداز تو را بنده شوم
صد جهان پرده دریدی و همان راز مرا
محرمی محرمی راز تو را بنده شوم
شعر با کلمه ی تیر اندازی
چو تیر راست شدم با تو ای کمان ابرو
مگر که گوشه چشمی بحالم اندازی
چگونه فاش شد اسرار عشقبازی
من اگر نه غمزه شوخ تو کرد غمازی
شعری در مورد تیر اندازی
ابرو چون کمان سازی، تا تیر غم اندازی
گر زخم خورم، باری، از تیر و کمان تو
هر چند فراخ آمد صحرای جهان بر من
هر لحظه به تنگ آیم زان تنگ دهان تو
شعری درباره تیر اندازی
هیچ شک نیست به تیر اجل ای یار عزیز
که من از پای درآیم چو تو اندازی به
مجلس ما دگر امروز به بستان ماند
مطرب از بلبل عاشق به خوش آوازی به
شعر درباره ی تیر اندازی
ور تو خواهی
کز کمان شهوت و تیر نفاق
از سر انگشت دف زن
ناوک اندازی کنی
شعر کودکانه در مورد تیر اندازی
چون تو به آماج گاه تیر نهی بر کمان
تیر فلک زه کند تیر و کمان ترا
پرده زنان روز و شب حلقه زلف ترا
غاشیه کش چرخ پیر بخت جوان ترا
شعر مفهومی در مورد تیر اندازی
تیر مژگان ترا جستن دلها کیش است
عالمی کشته شد و تیر تو از کیش نرفت
من رسوا شده را خودکش و مفگن به رقیب
که بدین روز کسی پیش بداندیش نرفت
شعرهای کودکانه در مورد تیر اندازی
ز آهم تیر بستان، هم مرا کش
ترا گر تیر در ترکش نباشد
خوشم من، گر کشی زارم، اگر چه
کس در کشتن خود خوش نباشد
شعر در مورد تیر اندازی
بیشتر بخوانید :
